کد مطلب:106594 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177

خطبه 209-عبور از کشته شدگان جمل











[صفحه 97]

گفتار آن حضرت در میدان جنگ جمل موقعی كه چشمش به بدنهای كشته ی طلحه و عبدالرحمن بن عتاب بن اسید افتاد، فرمود: عبدالرحمان: فرزند عتاب، فرزند اسید، پسر ابی العاص بنی امیه، در جنگ جمل شركت داشت و همان جا كشته شد، نقل شده است كه در همان روز عقابی دست او را برداشت و در یمامه آن را یافتند و با انگشتری كه در انگشت او بود آن را شناختند، او را یعسوب قریش هم می گفتند. اعیان: جمع عین است و به معنای بزرگان قوم و افراد بااعتبار می باشد. جمح: نام قبیله ای است. اتلعوا: گردنهای خود را كشیدند مانند كسانی كه به طرف چیزی از بالا با دقت نگاه كنند. وقصوا: گردنهای آنان شكست. ابومحمد: كنیه ی طلحه است. (ابومحمد این جا غریب مانده است، به خدا سوگند دوست نداشتم كه این چنین قریش را زیر سینه ی ستارگان كشته بینم، انتقام خود را از فرزندان عبدمناف گرفتم، ولی از بزرگان، قبیله ی بنی جمع از دست من گریختند، قریش به جانب كاری گردنكشی كردند كه شایستگی آن را نداشتند، و بی آن كه به مقصود رسند گردنهای آنان در هم شكست.) در این فصل به چند مطلب اشاره شده است: 1- نخست این كه آن حضرت هر كدام از مخالفان خود را كه به قتل می رساند و نیز آ

نان كه از لشكر خود او كشته می شدند، همه اش به منظور برپا داشتن دین و برقراری نظم و عدالت بود. اگر اشكال شود كه كشتن این جمعیت زیاد، فسادی حاضر و مشهود است. پاسخ آن است كه: اگر چه این كشتار نسبت به گروهی از مسلمانان در یك شهری مایه ی تباهی و فساد است ولی اگر آن را با مصلحت تمام جامعه مسلمانان بسنجیم فسادی را موجب نمی شود و انجام دادن عملی كه فساد جزئی داشته باشد، برای به دست آوردن مصلحت كلی در بعضی از مواقع لازم است، چنان كه گاهی برای حفظ سلامت بدن لازم است كه عضو فاسد آن قطع شود. 2- امام می فرماید: تحت بطون الكواكب این عبارت كنایه ی بسیار ظریفی از بیابان است، و منظور آن حضرت آن است كه من دوست نداشتم این انسانها را با این وضع بد، در میان بیابان ببینم به طوری كه نه روپوشی و نه، حتی سایه ای برای استتار آنها وجود دارد. 3- اگر كسی بگوید كه انتقام گرفتن دلیل بر آن است كه كینه ای از دشمن به دل داشته است، در صورتی كه این صفتی ناپسند است، پس چرا امام (ع) می فرماید: از بنی عبدمناف انتقام گرفتم؟ در پاسخ می گوییم: اصل و ریشه ی حقد و كینه صفت خشم و غضب است و آن هم تا موقعی ادامه دارد كه صورتی از شیئی آزاردهنده در ذهن انس

ان باقی باشد، حال، اگر این خشم از تصویر چیزی نشات گرفته باشد كه برای دین ضرر دارد، در این صورت انتقام گرفتن به منظور گرفتن حق و یاری كردن آن ناپسند نخواهد بود. 4- طلحه و زبیر از طرف مادر، جزء قبیله ی بنی عبدمناف بودند اما پدر زبیر از فرزندان عبدالعزی پسر قصی بن كلاب، و پدر طلحه از فرزندان جعد، پسر تمیم بن مره بود، اما از بنی جمح، در زمان امام (ع)، عبدالله بن صفوان پسر امیه بن خلف، و عبدالرحمان بن صفوان وجود داشتند. نقل شده است كه مروان بن حكم نیز از آنها بود و در جنگ جمل اسیر شد و سپس با شفاعتی كه امام حسین (ع) نزد پدرش از او كرد آزاد شد. به جای كلمه ی اعیان بنی جمح اغیار نیز روایت شده كه آن هم به معنای بزرگان می باشد. 5- تعبیر به اتلعوا اعناقهم كه درباره ی تجاوزطلبی قریش بیان فرموده است استعاره می باشد و منظور آن است كه آنان برای خود انتظار خلافت داشتند، در حالی كه شایسته ی آن نبودند، و عبارت: و قصوا كنایه از كشته شدن آنها در این راه و نرسیدن به آن است. و توفیق از خداوند است.


صفحه 97.